وقتی خورشید طلوع می کند در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بیتابم، که دلم میخواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه. درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید اگر دوست داشتین نظر بدین خوش حال میشم .ممنون برای تعجیل در فرج امام زمان(عج) صلوات یادتون نره آخرین مطالب
نويسندگان سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : یک دوست
باد را به توفان می سپارم بهار را به دستان زمستان می سپارم صدف را به دریا می سپارم آب را به صداقت می سپارم دوستی را به دوستم می سپارم نور را به خورشید می سپارم لالایی جیر جیر ها را به درختی می سپارم که سایه اش پتوی گرم شب بو هاست سنگ را به صخره می سپارم آفتاب را به برگ های خشک پاییزی که مثل فرشی زیر پایت تکان می خورد می سپارم شقایق را به می سپارم به نسیمی که بالین ابر های آسمانی است غصه ها را به باران می سپارم گریه هایم را به لبخند می سپارم کوه را می سپارم به پارچه ی آبی لباس رودخانه ای که در کنارش در انتظار پرنده ای تشنه می نشیند. قلبم را به شادی می سپارم تو را می سپارمت به خدا.... او که همه چیز را ،همه کس را می سپارد به من و تو و....
نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |