می سپارمت...
وقتی خورشید طلوع می کند
در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : یک دوست

باد را به توفان می سپارم

بهار را به دستان زمستان می سپارم

صدف را به دریا می سپارم

آب را به صداقت می سپارم

دوستی را به دوستم می سپارم

نور را به خورشید می سپارم

لالایی جیر جیر ها را به درختی می سپارم که سایه اش پتوی گرم شب بو هاست

سنگ را به صخره می سپارم

آفتاب را به برگ های خشک پاییزی که مثل فرشی زیر پایت تکان می خورد می سپارم

شقایق را به می سپارم به نسیمی که بالین ابر های آسمانی است

غصه ها را به باران می سپارم

گریه هایم را به لبخند می سپارم

کوه را  می سپارم به پارچه ی آبی لباس رودخانه ای که در کنارش در انتظار پرنده ای تشنه می نشیند.

قلبم را به شادی می سپارم

تو را می سپارمت به خدا....

او که همه چیز را ،همه کس را می سپارد به من و تو و....

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

پيوندها
  • اون بالا ها
  • تبادل لینک
  • ساعت رومیزی ایینه ای
  • رقص نور لیزری موزیک

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اون بالا بالا ها و آدرس زهراگلی.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 38
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 20208
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی